ارسال شده در جمعه 14 تير 1392برچسب:, - 14:13
نويسنده
یگانه جون
دریـا
ارسال شده در جمعه 14 تير 1392برچسب:, - 14:4
تـا انتهــای غـروب ؛
وقتــی کـ ه کفشهایـ م پٌـر از دانــ ه های شـ ن بــ ود . .
وقتــی کـ ه صدفـها را بـ ه ارمغـان تــ و عاشقانـ ه چیــ دم . .
دریــا پٌــ ر اَز مهتــابـــ بــ ود
وقتـی کـ ه چشـ م منتظـ رم ستـ اره ها را بـدرقـ ه میکـ رد . .
✗◄سپیـ ده ی انــ دوه سـ ر زد
و تنـهـا مٌرغــان سپیـ د عـاشـق مــرا میخـوانـ دنـ د،
وقتــی کـ ه تــ و را میــان خلـوت ساحـل
ارسال شده در جمعه 14 تير 1392برچسب:, - 14:4
بـا پـای بـرهنـ ه از دریـا می آمـدم ...
تـا انتهــای غـروب ؛
وقتــی کـ ه کفشهایـ م پٌـر از دانــ ه های شـ ن بــ ود . .
وقتــی کـ ه صدفـها را بـ ه ارمغـان تــ و عاشقانـ ه چیــ دم . .
دریــا پٌــ ر اَز مهتــابـــ بــ ود
وقتـی کـ ه چشـ م منتظـ رم ستـ اره ها را بـدرقـ ه میکـ رد . .
✗◄سپیـ ده ی انــ دوه سـ ر زد
و تنـهـا مٌرغــان سپیـ د عـاشـق مــرا میخـوانـ دنـ د،
وقتــی کـ ه تــ و را میــان خلـوت ساحـل
و دریــای مسافـر گـم کـردم ...(!)
نويسنده
یگانه جون
من دخترم ....
ارسال شده در جمعه 14 تير 1392برچسب:, - 13:57
ارسال شده در جمعه 14 تير 1392برچسب:, - 13:57
|
من یک دخترم... مرا پریشانی موهــــــآیت نـــــه ! مرا تـــه ریـــش خستـــه ات دیوانـــه میكند... |
||
نويسنده
یگانه جون
ارسال شده در جمعه 14 تير 1392برچسب:, - 13:46
روزگاری خواهد رسید ....
همچنان که در آغوش دیگری خفته ای ،
به یاد من ...
ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی !
دلت هوایم را خواهد کرد ... !
به یاد خواهی آورد باهم بودن هایمان را ...
به یاد خواهی آورد خنده هایم را ...
به یاد خواهی آورد اشک هایم را ...
به یاد خواهی آورد حرف هایم را ...
مطمئنم در آن لحظه در دلت می گویی
:
من تو را می خواهم
نويسنده
یگانه جون
خنده دار است بخنـــ ــــــــــــد ...
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 16:15
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 16:15
نويسنده
یگانه جون
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 15:58
هیچ وقت نباید به اجبار خندید.
گاهی باید تا نهایت آرامش گریه کرد...
لبخند بعد از گریه،
از رنگین کمان بعد از باران هم زیباتره...
نويسنده
یگانه جون
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 15:50
بیزار باش از معشوقی که اسم هرزه گی هایش را بگذارد آزادی . . .
اسم نگرانی هایت را بگذارد گیر دادن . . .
و برای بی تفاوتی هایش اعتماد داشتن به تو را بهانه کند . . .
بیزار باش رفیق. .
نويسنده
یگانه جون
برو به سلامت
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 15:48
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 15:48
مگر خودت نگفتی خداحافظ؟
پس چرا وقتی گفتم"به سلامت" نگاهت تلخ شد؟
برو به سلامت
دیگر هم سراغم را نگیر!
خسته تر از آنم که بر سر راهت بنشینم
و دلیل رفتنت را جویاشوم...
نويسنده
یگانه جون
تــــــــو !
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 15:45
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 15:45
شــک نکــــن ...!
" آینــــده ای " خواهـــم ساخت که ,
" گذشتــــه ام " جلویــــش زانــو بزنــــد ...!
قـــرار نیـــســــت مــــن هــــم دلِ کس دیـــگری را بســــوزانم ...!
برعـــــکــــس کســــی را که وارد زندگیــــم میشــــود ,
آنـــقـــدر خوشبخت می کنــــم کـــــه ,
به هـــر روزی که جــای " او " نیـستـی به خودت "لعنـــت " بفـــرستـی
نويسنده
یگانه جون
خــیـــانــت
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 15:21
ارسال شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, - 15:21
آنــقــدر زیبـــا عاشق او شده ای
کـــه آدم لـــذت مــــی بــرد از ایـــن هـــمــه خــیـــانــت !
روزی هــم اینگــونــــه عـــاشـــق من بــودی . . .
یـــادت هــســت لــعــنــتــی ؟؟؟
نويسنده
یگانه جون
